روان‌شناسي دست‌ها


 

ترجمه:سحر حبيبي




 
انسان بال ندارد براي پرواز و جاي دو بال خدا به او دستاني داده كه گاه مي‌تواند در نم‌نم باران ، جنگ با آب در درياي پرتلاطم به پروازشان دربياورد. انسان بال ندارد و جاي آن دستاني دارد براي نوازش دست ديگري، هر چند آن دست‌ها دست تنهاي خودش باشد. اين دست‌ها عضو عجيبي‌اند چرا كه زباني دارند كه مي‌توانند به شما بگويند طرف مقابلتان به شما چه مي‌گويد يا حتي اين جمله كه نمي‌گويد و پنهانش كرده چيست؟

• دست‌هاي مشت، دست‌هاي باز:
 

دست‌هايي که گويي در آنها فنجان قرار دارد. (مشت‌هاي نيمه‌باز) سمبلي از ظرافت و حساسيت و عقيده ضعيف و شکننده و بخشندگي است. اگر محکم و مثل مشت باشد نشا‌ن‌دهنده ماده‌گرايي، مالکيت و آزمندي است. اگر دست‌ها در هم باشند نشان‌دهنده راحتي دست و اگر در هم فشرده باشند نشان‌دهنده استرس و اضطراب است. فشردن دست‌ها در هم به معني جلوگيري و مانع شدن هم هست. وقتي شخصي عصباني است نشان‌دهنده جلوگيري از برخورد کردن است. وقتي يک دست مشت‌شده و دست‌ ديگر آن را به عقب نگه مي‌دارد نشان‌دهنده اين است که شخص مانع خود مي‌شود که به ديگري ضربه بزند. وقتي کسي دروغ مي‌گويد سعي مي‌کند با اين حالت دست‌هايش را کنترل کند.

• دست‌هاي کنترل‌گر:
 

وقتي کف دست را به به سمت پايين حرکت مي‌دهيم،‌يک حرکت آمرانه است که مثلا از کسي مي‌خواهيم انجام كاري را متوقف کند يا از او مي‌خواهيم آرام باشد. وقتي کف دست را روبه‌رو نگه مي‌داريم به اين معني است که نزديک‌تر نيا.

• دست‌هاي غالب، دست‌هاي مهربان:
 

وقتي دستمان را بالا مي‌بريم و محکم نگه مي‌داريم و با دست ديگر فرد را در آغوش مي‌گيريم يعني اينکه من مي‌گويم وقت رفتن است. (غلبه و تسلط) وقتي دستمان را با سرعت و مستمر تکان مي‌دهيم، نشان‌دهنده علاقه و مهرباني است. وقتي دستمان را شل و خيلي کوتاه و سرد تکان مي‌دهيم نشان‌ دهنده فرمانبرداري و تسليم است.

• دست‌هاي پرخاشگر:
 

با کناره دست مثل چاقو عمل کردن و هوان را بريدن مثل حرکت کاراته، با کناره کف دست و به سمت پايين ضربه زدن يعني بازداشتن ديگران از کاري. اين عمل مي‌تواند نشان‌دهنده پرخاش در بحث‌ها باشد.

• مشتي براي دعوا يا پيروزي:
 

مشت پرت کردن به طرف يکي مي‌تواند به معني تعرض به او باشد يا دعوت به دعوا. مشت را به سمت بالا بردن و ضربه زدن به هوا به معني پيروزمندي است.

• دست‌هاي پوشاننده:
 

وقتي نخواهيم چيزي را بشنويم گوشمان را مي‌گيريم وقتي نمي‌خواهيم ببينيم جلوي چشمان را مي‌گيريم و وقتي مي‌خواهيم حرفي بزنيم ولي مانعي وجود دارد جلوي دهانمان را مي‌گيريم. وقتي موقع حرف‌زدن جلوي دهان را بگيريم به معني دروغ گفتن مي‌تواند باشد همچنين به معني اين است که از حرفمان مطمئن نيستيم. وقتي با دست روي قلبمان را مي‌گيريم ممکن است نشان‌‌دهنده حمله قلبي باشد. گاهي با يک دست، دست ديگرمان را که مشت شده و تحت هيجان است را مي‌پوشانيم.


• دست‌هاي رو:
 

دست باز و کشيده شده به سمت جلو به اين معني است که مي‌خواهيم چيزي را به کسي بدهيم. يا نشان‌دهنده اين است که چيزي براي مخفي کردن نداشته‌ايد و شما همين هستيد که نشان داده‌ايد.

• دست‌هاي درخواست‌گر:
 

اگر کف دست بالا باشد و دست را جلو ببريم. به معني طلب کردن صدقه است. اگر دست را 45 درجه باز کنيم و کف دست به سمت‌ بالا باشد و سپس دستمان را به طرف جلو بکشيم يعني از شخصي مي‌خواهيم جلوتر بيايد. اگر کف دستمان را به هم بچسبانيم، شبيه دعا کردن مسيحي‌ها و جلو ببريم يعني از کسي خواهش مي‌‌کنيم که به ما صدمه نزد.

• دست‌هاي به هم ساييده:
 

به اين معني است که فرد از چيزي خوشحال است. اگر ساييدن به آهستگي و همراه با فکر کردن و لبخند باشد، به اين معني است که فرد در فکر حيله‌اي است و از سود آن خوشحال است. ساييدن صورت و مشخصا چانه به معني فکر کردن سنجيده و تصميم‌گيري است. وقتي قسمتي از بدن جراحت ديده است يا اينکه تحت تنش است.

• دست‌هاي متفكر:
 

وقتي انگشت‌ها مثل مناره به هم پرس مي‌شوند ممکن است بعضي از انگشت‌ها درون هم پيچيده و بعضي از آنها به شکل مناره به هم متصل باشند. به معني فکر کردن سنجيدن و تصميم گرفتن است. گوش دادن به صحبت‌هاي ديگري و فکر کردن به آنها. اگر انگشت مياني به سر تکيه داده شود يا اينکه به دهان برود يعني دارم فکر مي‌کنم و آمادگي صحبت کردن را ندارم

• دست‌هاي پيشتيبان:
 

وقتي دست را تکيه‌گاه و پشتيبان سر قرار مي‌دهيم و سر را به آن تکيه مي‌‌دهيم و آرنج‌ها روي ميز است، نشان دهنده اين است که شخص خوابش مي‌‌آيد يا وقتي دست خيلي به آرامي سر را نگه داشته است و با انگشت‌ها چانه را لمس مي‌کنيم و به فرد روبه‌رو نگاه مي‌کنيم به اين معني است که به صورت من نگاه کن آيا زيبا نيست؟ و حالتي اغواکننده است. همچنين اگر سر به دست تکيه داده باشد يعني شخص کسل‌تر است. اگر شخص به موضوع علاقه‌مند باشد سرش را کمتر تکيه مي‌دهد.

• دست‌هاي پنهان:
 

دست به معني ارتباط برقرارکردن است و پنهان کردن آن نشان‌دهنده عدم علاقه به ارتباط و همکاري است. همچنين نشان‌دهنده اين است که شخص نمي‌خواهد حرف بزند چون مي‌خواهد گوش دهد. همچنين مي‌تواند نشان‌دهنده احساس آرامش و اينکه نيازي به حرف زدن نيست باشد.

• دست‌هاي نوازش‌گر:
 

لمس کردن مي‌تواند تاييد کردن خود باشد يعني من اينجا هستم من واقعي هستم و من خوبم و اين حالتي است به معني کاهش دادن نگراني‌‌ها از دنياي بيروني و دنياي درون. در لحظات احساسي مثل نوازش کردن فرزند هم به معني مهرباني و عشق است. مي‌تواند به معني تنبيه هم باشد مثل سيلي زدن. يا به معني اثبات دوستي وقتي شانه‌هاي کسي را لمس مي‌کنيم يعني به او قدرت و اختيار مي‌دهيم و وقتي بازوي او را لمس مي‌کنيم يعني با او احساس همدردي مي‌کنيم.

• دست‌هاي پرستش‌گر:
 

وقتي دست به لباس خود مي‌کشيم يعني اينکه خودمان را جذاب‌تر مي‌کنيم علامت مي‌فرستيم که «آيا من زيبا نيستم؟» و همچنين يعني مرا دوست داشته باش. وقتي با انگشت مثلا ذره‌اي را از روي لباس فردي پرت مي‌کنيم به معني عدم تاييد اوست.

 

منبع:www.salamat.com